امروز عاقل مرد دیوانهای رو دیدم، وقتی وارد آسانسور میشد به همه تعارف میکرد وارد بشن. بعد که از در ورودی مترو خارج شد با یک حالت شعف و دلشادی رو به آسمون کرد و چنان ذوقمندانه خندید که اطرافیان همه بهش نگاه کردند…داشت نوعی نیایش انجام میداد هی به آسمون نگاه میکرد و تو دلش دعاهایی رو میخوند و لبخند میزد… همه درک کردند که اون دیوونه است، ولی من به جد حاضر بودم تمام باقی عمرمم رو بدم و اون حالت شعف از دیدن آسمون، روشنایی روز و خیلی چیزهای عادی دیگهای که دوروبرمون هست رو فقط یک بار بتونم تجربه کنم. ته دلم به حالش حسودیم شد و با خودم فکر کردم که تو تمام طول زندگیم عقلم به هیچ کاریم نیومده… فقط مانع بروز احساساتم شده و مثل یک والد کنترلگر سعی کرده نگذاره که آسیب ببینم ولی خودش بیشترین آسیب رو بهم وارد کرده…
یه اتفاق قشنگ دیگه این بود که تو بدو بدوی سوارشدن و پیاده شدن به قطار مترو، زنی بایه بچه تپل حدودا هفت ماهه تو مترو نشسته بود و به قدری حضور این بچه اول صبح تو مترو جذاب بود که تقریبا حال همه خانمهای کوپه رو خوب کرده بود… هر کسی سعی داشت به نحوی باهاش حرف بزنه و او رو بخندونه … ولی با این وجود پسر جدی بود و به هیچ وجه تا آخرین لحظه زیر بار خندیدن نرفت ولی شوق زندگی و حس و حال خوبی رو تو مترو ایجاد کرده بود…
هر دو تای این اتفاقا فکرم رو به خودش مشغول کرد که لذتها رو با هم مقایسه کنم، لذت آزادی حاصل از دیوانگی و تجربه شعف زندگی تو این دنیا…یا لذت دلبستگی به یه موجود کوچولو که از بطنت به وجود اومده و مسئولی که تو همه حالات بد و خوبش ازش مراقبت کنی و دوستش داشته باشی… و مثل همیشه به نتیجهای نرسیدم…
من یک زنم تمام وجودم، غرایزم و حسهام تو حس مادری و پرورش خلاصه شده ولی از طرفی نمیتونم تسلیم سلب آزادی حاصل از دلبستگی به موجودی بشم که تمام توجه و عشق من رو میطلبه… آیا به عنوان یک زن مادر شدن به دنیا بدهکارم؟ سهم مردانه از پر کردن بانک عاطفی زنانه چیه؟ اصلا مردان استطاعت سپردهگذاری در بانک عاطفی زنانه رو دارند؟ اگه ندارند یا نداشتند پس این چه جور خلقت ناجوریه؟! شاید بانک عاطفی زنانه در این روزگار از بس که از جیب خورده باید اعلام ورشکستگی عاطفی بکنه؟! شایدم آخرالزمان دقیقا همون وقتیه که زنها از زایش امتناع کنند و باروری عقیم شده باقی بمونه… که این زمان رو خیلی دور نمیبینم اگر که مردان جهدی در مهرورزی و عشقورزی و سرمایهگذاری در بانک عاطفی زنانه رو ترجیح ندهند و بخواهند که به روش دوران غار نشینی عمل کنند…