امروزه اغلب ما عادت کردیم اطلاعات را بدون فیلتر و بیمهابا دریافت کنیم.
عضو تعداد زیادی کانال میشویم، افراد زیادی را دنبال میکنیم و به هر مطلبی علاقه نشان میدهیم. البته برای بسیاری از ما این فقط ظاهر قضیه است و عنصر اصلیِ توجه که به نظرم اولین و پایهایترین اصلِ ارتباط است، مورد اغفال قرار میگیرد.
مطالب و محتوا را از سایتها و گروههای مختلف دریافت میکنیم و بدون بررسی صحت و سقم مطلب، و اینکه آیا بازنشر آن به جاست یا نه! با یک کلیک آن را در چندین گروه دیگری که عضو هستیم، و یا در پیج شخصیمان بازنشر میکنیم؛ بدون اینکه به خودمان زحمت بدهیم و بدانیم که آیا فرد مقابل، مخاطب یا علاقهمند به این گونه مطالب هست یا خیر.
برخی پا را این هم فراتر گذاشتهایم. با دانشی به عمق یک سانتیمتر که از این مطالب مختلف کسب کردهایم علاقهمندیم اظهار فضل کنیم و یا حتی شاید از لحاظ باراطلاعاتی در زمینهای، کمی عمیقتر هم شده باشیم ولی به خودمان اجازه میدهیم در همان زمینه فرضهای ذهنی و تئوریهای شخصی خودمان را به مطالب اضافه کرده و بدتر از آن در سطح کلان به دیگران ارائه کنیم و از بد روزگار و به دلیل تقاضای بازار، مخاطبان بسیاری هم جذبمان شده باشند.
به عنوان مثال امروزه مربیان بسیاری را میبینیم، که میگویند:”با افراد مثبت معاشرت کنید” یا داشتن انرژی مثبت مثل غرغره در دهان همگان میچرخد. غافل از اینکه دنیای سراسر انرژی مثبت و فیلتر انسانها با مثبت و منفی، پَستترین شیوهی برقراری ارتباط انسانی است. مربیانی که قصد دارند از انسانها، ابر انسان تولید کنند؛ ابر انسانهایی که همیشه در وضعیت مثبت(در تعریفی که خود ایشان ارائه یا بسط میدهند) هستند، انسانهایی همیشه موفق، با دیدگاهی نیک، با انرژی بالا و در بالاترین سطح انسانی. و خب پر واضح است که تکلیف انسانهایی که در این تعریفها نگنجند در روابط انسانی! چه خواهد بود.
چه دوستیهایی که کنار گذاشته میشود، چه کار بلدهایی که استخدام نمی شوند، چه انسانهای نیارمندی که فقط و فقط به دلیل همراستا نبودن با این موجِ انرژیِ به اصطلاح مثبت به انزوا کشیده میشوند و چه آسیبها که در روابط انسانی! رخ میدهد؛ توسط همین هدایتکنندگانِ جذابِ انرژیهایِ مثبت کائناتی…
دقت کنیم در دام اینان گرفتار نشویم؛ انسانیت شامل مجموعهای از مثبتها و منفیهاست. توهم رسیدن به وجودی ابر انسانی نه تنها در ایجاد روابط انسانی راهگشا نیست بلکه در نهایت باعث انحطاط بشریت خواهد شد.
زندگی با تمامی زشتی و زیبایی، با انرژی مثبت و منفی و در کل با جمع اضداد است که دلنشین و جذاب است. پس ذهنمان را درگیر انباشت اطلاعات یا سوگیریهای نابهجای اینچنینی نکنیم.
به انسانها توجه کنیم، در هر طیف و جنسیت و طبقه و نژادی.
در روابط انسانی کیفیت را جستجو کنیم نه کمیت.
در اطلاعات صحت و موثر بودن آن را جستجو کنیم نه تعدد و شهرت ناشر را.
به نظرم معمولی زندگی کردن خیلی انسانیتر است از فلسفهبافی و روشنفکربازی و داعیه نجات بشریت داشتن.
