هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت
بله…خاصیت عشق همین است
وقتی شخصی را به شدت دوست میداری
چشمانت کور میشود در مقابل نقاط ضعف او
در جمع نشستهای و با مرور خاطرهای، کلامی
در ذهنت، لبخند بر لبانت مینشیند
تماسی، پیامکی، حتی وضعیت آنلاینی خشنودت میکند و آرامش را به قلبت لبریز میسازد
گاه با خود میاندیشی که آیا او هم به تو فکر میکند؟
استاتوس واتس اپی، متن معنیداری در اینستاگرام
حتی یک لایک یا سین شدن ساده، تو را به عرش میبرد
بارها پیش میآید که عصبانیت و یک پاسخ و واکنشِ
تندش هم برایت غنیمتی محسوب میشود
خندهدار نیست…
گویی به نوعی مرض خودآزاری دچار گشتهای
در مقابل درد و لذت، هر دو، شادی
و امان از انتظار و امان از بیخبری…
ساعت را که نگاه میکنی هماش سی دقیقه گذشته است
و تو گمان میکنی تمام عمرت را همین گوشه منتظر نشستهای
عشق مفهوم شگرفیست
همزمان درد است و درمان نیز هم
عاشق که میشوی دنیا را جور دیگری میبینی
عاشق که میشوی تمامی آرامشت خلاصه میشود در چشمان او، و نگاهش…
و اگر شانس بیاوری که او نیز عاشقت باشد
جشنی خواهی داشت به طول تمامیِ عمرت
بدشانس هم که باشی جای نگرانیِ زیادی نیست
فقط دلت آشوب خواهد شد از فَراق و حسرتِ نبودِ
یارت…
اما عشق دلت را چُنان قوی خواهد ساخت که بیبال پرواز، پر خواهی گشود به آسمان عروج❤